قصه ی عشق

قصه ی عشق یعنی من و تو ما شدن...یعنی تا ابد کنار هم بودن و عاشقانه زیستن...یعنی با همه ی وجود عشق ورزیدن...یعنی من و تو با هم..

قصه ی عشق

قصه ی عشق یعنی من و تو ما شدن...یعنی تا ابد کنار هم بودن و عاشقانه زیستن...یعنی با همه ی وجود عشق ورزیدن...یعنی من و تو با هم..

حسینم می دونی خیلی دوستت دارم؟

سلام تک گل نازم..محرم رازم...

فدات شم عزیزم که این قدر دلم برات

تنگ شده..این روزا بد جوری تو آسمون

دلم داری بال می زنی..فدای پرواز کردنت..

حسینم..عزیزم..عمرم..جونم..می دونی که

خیلی دوستت دارم..می دونی برام خیلی

عزیزی؟و بیشتر از هر چیز تو دنیا دوستت دارم؟

گلم دلم واسه روزی که کنار هم خواهیم بود

داره پر پر می زنه..عزیزم خیلی وقت که دارم

ثانیه هارو میشمارم واسه با تو بودن...

حسین؟حسین جونم؟حسینم؟

میدونی عاطفه خیلی دوستت داره؟

فقط تو رو می خواد؟نیازش تویی؟

تویی که فقط آرومش می کنی؟

تویی که فقط راضیش می کنی؟

عزیزم..گلم..نازم..این رو همیشه یادت

باشه که خیلی خیلی خیلی دوستت دارم

همیشه و همه جا و در هر حال دوستت

خواهم داشت.

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
نادونی شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 10:30 ب.ظ http://n-a-d-o-n.blogsky.com

سلام رفقا...
همیشه خدا خوش و دوست داشتنی و مهربون باشید...
سبز و خندون...
یاعلی
تاتا

[ بدون نام ] دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 03:21 ق.ظ

چه لوس

کاش آدم هایی که جرات ندارن اسم و مشخصاتشون رو بنویسن تا مبادا کسی چیزی بهشون بگه نظری نمی دادن...براتون متاسفم..خیلی حقیر و کوچک هستید.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد